بعضیها شبیهه عطر بهار نارنجی هستند که در کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ دلت 

نفس میکشی آنقدر عمیق که عطربودنشان را تا آخرین ثانیه های عمرت در ریه ات 

ذخیره میکنی بعضی ها شبیهه  ماهی قرمز کوچکی هستند که افتاده اند در تنگ 

بلورین روزگارت جانت را با جان و دل در هوایشان تازه میکنی بعضی ها 

آرامش مطلق را در وجودت ذخیره می کنند بعضی ها لبخندشلن تلالوو

برق چشمانشان و صحبت هایشان آرام بخش زندگیت است اصل کار تپش قلبشان

انگار یک دنیا آرامش را به رگ و ریشه ات تزریق میکند و آنقدر عزیز میشوند 

که دلت نمی آید حتی یک انگشت هم بخورد بهشان میترسی می ترسی تمام 

شوند و تو بمانی و یک دنیا حسرت ........بعضی ها بودنشان همین ساده بودنشان

همین نفس کشیدنشان یک عالمه لبخند می نشاند روی گوشه لبمان اصلا خدا جان در 

خلقت بعضی ها سنگ تمام گذاشته ای سایه شان کم نشود از روزگار مان و من 

چقدر این بعضی ها را دوست دارم حتی اگر................. 

صبح اتفاق قشنگی ایست

بیخودی نیست که گنجشکها شلوغش میکنند

پس صدا بزن خدا را که امروز روز توست

به شرط لبخندت

بخند تو در آغوش خدایی

صبحت زیبا

صبحت با صفا

صبحت شاد

صبحت آرام

صبحت به رنگ خدا

سلام به صدف زندگیم خسته نباشی روزت به خیر و شادی

نمیدانم صحت دارد یا نه اگر باشد که خیلی خوشحال میشوم

که باز هم موفق شده ای برایت هر لحظه بهترین را از خدا

آرزومندم آمین

اعتماد به خویشتن

کسی که به خود اطمینان دارد به تعریف کسی احتیاج ندارد

هیچ چیز بیش از نیروی درونی و بیش از اعتماد به نفس شخص

را قوی و نیرومند نگه نمی دارد وقتی که این قوت باطنی متزلزل شود

یکباره قوای بدنی شخص فرو می ریزد و او را از پای در می آورد بهترین

دستور زندگانی این است که اعتماد به نفس داشته باشیم  و در پرتو سعی

 مجاهدت خود به خواستهای درونی خویش برسیم

عبارت تاکیدی در وجودمان قدرت ایجاد تغییر و تحول است خدایا شکرت

امروز سه شنبه 11/ 1 / 94

مهمترین چیزی که قبل از شروع مراحل تحول در زندگی باید

بدان توجه کرد احساس نیاز به بیان بهتر تشنه بودن برای تحول

است باید با تمام وجود به جایی برسیم که باید زندگی روزمره را تغییر

داد و به سمت بهتر شدن حرکت کرد اهمیت تشنه بودن برای رسیدن

به هدف در هر راهی که نیاز به اراده و صبر و استمرار دارد قابل انکار نیست

می گویند در یک مهمانی صابخانه فراموش کرده بود آب بر سر سفره بگذارد

و مدتی گذشت و مهمانها یکی یکی تشنه شدند اما به گفتن اینکه

فقط تشنه شدیم و آب کجاست اکتفا میکردند میزبان که بسیار زیرک بود

در دلش گفت اینها در واقع تشنه نیستند ناگهان یکی از مهمانها از جای برخاست

در حالی که اطراف را به جستجوی آب نگاه میکرد گفت پس این آب کجاست

میزبان با دیدن تلاش مهمانش رو به سایر مهمانها کرد و گفت هیچکدام از

شما در واقع تشنه نیستید تشنه واقعی در واقع کسی است که به طلب

آب از جای بر می خیزد و به دنبال آن همه جا را جستجو می کند قدم اول

تحول تشنه بودن است باید بخواهیم و سپس از جایی که هستیم بر خیزیم

و حرکت کنیم عبارت تاکیدی من مشتاق به تحول هستم