حس دوست داشتنت از کجا شروع شد، یهو به خودم اومدم
دیدم این حس شبیه هیچ حسی که تا به حال تجربه کردم نیست درست همون لحظه بود که فهمیدم عاشقت شدم نگات صدات تمام من شدن و
تو شدی تمام رویای من شدی امیدم
شدی همه جونم تو اولین احساس قشنگ قلبمی دلم میخواهد بنشینی رو به رویم
درست رو به رویم به فاصله ی کمتر از نیم متر
جوری که نفس هایت به صورتم اصابت کند
هی تند تند حرف بزنی
هی با عشق بگویی
من هم با یک لبخندپلک بزنم و
سرم را تکان بدهم
روی ابروهای درهمت دست بکشم و
قلبم برایت تند تر میزند
راستش این دیوانه
بال های پرواز مرا
و ملودی سماع
از نت های عشق
در، سر انگشتانِ احساسم
جاری می شود
مرا برقص وا می دارد
عاشق شدن مثل گوش دادن به صدای
پیانو توی یه کافهی شلوغ میمونه اگه بخوای به اون صدای قشنگ گوش کنی
باید چشمهات رو ببندی و از بقیهی صداها
بگذری و اونها رو نشنوی صدای خندهها
صدای گریهها به هم خوردن فنجونها
تو واسم اون صدای قشنگ بودی که من
بخاطرش هیچ صدایی رو نشنیدم
دلم میخواست خانومِ خانهاَت میشدم تو خسته از سرکار میآمدی و من با تمامِ عشقم غذای مورد علاقهاَت را
میپختم و صدایت میزدم آقا بفرما شام
و تو با چشمک بهسمتِ من می آمدی
هِی قربانصدقهی خانومِ با سلیقهاَت میرفتی آخر شب بهانهی قدم زدن میکردم
دستانم را میگرفتی و طول و عرضِ خیابانهای شهر را یکییکی متر میکردی
جلوی گلفروشی برایم یکدسته نرگس میخریدی و من هِی قربانصدقهی مردانگیاَت
میرفتمدلم میخواست جلوی همهی مردم
دستانِ هم را میگرفتیم
کاش مردِ خانهاَم میشدی آقا
کاش خانم خانهاَت میشدم
(ازتوعبورمیکنم , فقط نگاه میکنی
من اشتباه میکنم , توهم گناه میکنی
ازم عبور میکنی , ببین سقوط میکنم
به من نگاه کن بزن , فقط سکوت میکنم)
ازتوعبورمیکنم فقط نگاه میکنی
من اشتباه میکنم توهم گناه میکنی
به من نگاه کن نترس من به تو مبتلا شدم
به موج میزنم ببین چه ساده ناخداشدم
به من نگاه کن بگو کجا رو زیرو رو کنم
کدوم گلایه رو بگم؟ چه دردی آرزو کنم؟
به من نگاه کن بروفاصله باورم بشه
در انتظار بودنت عذاب آخرم بشه
ازم عبور میکنی , ببین سقوط میکنم
به من نگاه کن بزن , فقط سکوت میکنم
به من نگاه کن بگو کجا رو زیر و رو کنم
کدوم گلایه رو بگم؟ چه دردی آرزو کنم؟
به من نگاه کن برو , فاصله باورم بشه
در انتظار بودنت عذاب آخرم بشه
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,