این روزها که دیگه سخت جو فوتبال نگاه کردن گرفته ات ای جانم خیلی فعال شدی
و خوشحال هستی سه تا پست در مورد ورزش گذاشتی ای جانم همیشه آنقدر ذوق کنی
و شاد باشی الهی شکر وای این کلیپی که در مورد پریوش خونده شده بود و چند نفر دیگه
آن را یک مدل دیگری فوتبالی اش را بازخوانی کرده بودند خیلی قشنگ بود چقدر خندیدم
راستی چه خبرا چکار می کنی راستی واست بگم که مهمون داشتیم و دیروز هم از ساعت
6 صبح رفتیم باغ یکی از دوستای ورزشی بابام 200 نفری رو دعوت کرده بودند واقعا ساعت 6
صبح بیدار شدن و بیرون رفتن خیلی روی مخ آدم هست ولی بخاطر اینکه بابام خوشحال بشه رفتیم باغ شون
شاندیز بود و اونجا وقتی رسیدیم خانم و آقا همه با هم ورزش می کردند و بعدش صبحانه مهمون
دوست بابام بودیم و بعدش مسابقه اجرا کردند و بعد ساعت 11 همگی را آش رشته پذیرایی کردند
و بعدش زدن و رقصیدن و توت خوردن و ساعت 3 هم نهار که قبلا هر کسی پول خودشو داده بود
و از اشپزخانه جوجه و کباب آوردند و بعدش با خواهرم و داداشم به یاد اون قدیما منچ بازی
کردیم ان طرف منچ یک بازی ماری هست خیلی همیشه برایم جذاب بود یادش بخیر واقعا
چقدر اون زمانها ما بچه های قانعی بودیم الان هم هستیم واقعا چقدر نسل ما مظلوم
هستند در همه زمینه ها دیگه خلاصه تا ساعت 6 اونجا بودیم و بعدش اومدیدم جایت
خالی بود تولد داداشم بود من واسش کیک و ... درست کردم و میز چیدم براشو
خیلی جایت خالی بود همه اش باید جایت را خالی کنم خسته ام از اینهمه دوری ات
.... راستی من به داداشم کادوی تولد یک شلوار لی و یک کفش هدیه دادم مامان و بابام
هر کدوم نفری 250 تومن دادند و بچه های خواهرم که یک گلدون گل دادند و یک عکسی
که روی شاستی برایش زده بودند و خواهرم هم 100 تومن پول داد دیگه خلاصه خیلی خوش
گذشت امروز هم نهار خونه خواهرم دعوت هستیم به صرف کله و پاچه و جگر وای من عاشق
این غذا هستم وای احسان جونم جایت خیلی خیلی خیلی خالسیت می دونم تو هم خیلی
دوست داری ای جان دلم ای کاش دیگه دور از هم نباشیم و من انقدر حسرت جای خالی ات
را نخورم ..... راستی حال آقای یراحی چطور هست خوب هستند انشاءالله که حالشان
هر چه سریعتر بهتر شود واسشون دعا می کنم دوستت دارم احسان جونم مواظب خودت باش
عشق خوب و مهربونم
:: برچسبها:
دلنوشته فراق,