دلم برای...
دوست داشتنت ...
مدام تنگ می شود...
کنارت لنگر بیندازم.... !
کشتی دلم را به دریای طوفانی تو بسپارم...!
سکّان شوی شانه ام را به آغوش بگیری...
می خواستم تو باشی، من باشم...
هیچ نمی دانستم،تو خود ...
همه ای و من هیچ ... !
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,