صبح آمد دفتر زندگی را باز کن
زیستن را با سلام تازه ای آغاز کن
روشن و شفاف باش و بی تخلف همچو روز
با نوای مهربانی عاشقی را ساز کن
با عشق آشتی باش و باورش کن و همزبانی پیشه کن
قلب خود را با صفای همدلی دمساز کن
گل بخند و گل شنو در گلشن این بوستان
غنچه های لحظه ها را با نوازش ناز کن
روزت تازه فکرت تازه راه تازه پیش گیر
عاشقی را با کلام تازه ای آواز کن
بگذار از امواج منفی همچو طوفان خزر
سمت وسوی ساحل آرام دل پرواز کن
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
صبحت بخیر و شادی عشق خوب و مهربانم
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق,