در انبوه سکوت میان من و تو حرفی نبود کلامی در فاصله دو نگاه بی انکه آوایش
حریم نازک سکوتمان را بشکند چه صادقانه سخن گفتم و چه عاشقانه خندیدم
وچه کودکانه اخم از چهره گشوده ایم کدام عشق از میانمان گذشته
ای کاش لب نمی گشودم چگونه گاه سخن سکوت را بهم میریزد و علاقه ات کم میشود
در انبوه سکوت میان من و تو حرفی نبود کلامی در فاصله دو نگاه و تمام موج ها ی
من ایستادند تا به تو هر روز سلام کنم
:: برچسبها:
دلنوشته چشمان بی فروغ,
|