دلبر برفت ودلشدگان راخبر نکرد
یاد حریف شهرورفیق سفر نکرد
یابخت من طریق مروت فرو گذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود دردل سنگش اثر نکرد
شوخی نکن که مرغ دل بیقرار من
سودای عاشقی ازسربدرنکرد
هرکس که دیدروی تو بوسید چشم من
کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد
من ایستاده تا کنمش جان فدا چو شمع
او خود گذر بماچو نسیم سحر نکرد
:: برچسبها:
حافظ,
|