چقدر موضوع مریضی اون خانم قابل تامل و اینکه معجزه یافته و مریض اش خوب شده
خدا رو شکر وانشاءالله که دیگه مشکلی تهدید شان نکند واقعا چقدر مریض های خطرناک
و دردناکی هست خدا واسه هیچ آدمی نیاورد الهی راستی خوب با اون خانمه می خندیدی
هااااااااا چقدر حرص خوردم هاااااا وای اونجایی که گفتی انگلیسی صحبت نکنید اگر نه معادل
فارسی اش را بگویید امان از دست کارهای تو چقدر با نمکی جان دلم چقدر واقعا در این جامعه
باید شاهد رفتارهای آدمهای مریض باشیم که چقدر درد های جامعه دلخراش و آزار دهنده
شده است قضیه ناظم مدرسه که در غرب تهران اتفاق افتاده واقعا چقدر تاسف بر انگیز
هست که بچه های آینده حتی در مدرسه هم امنیت نداریم واقعا دارد جامعه به چه
سمتی می رود که در مورد هیچی امنیت نداریم نه جانی نه شغلی و.............
واقعا خدا به هممون رحم کند و عاقبت بچه های نسل جدید را به خیر کند واقعا خانواده ها
باید فضای امن و آرامی را در خانه فراهم کنند که بچه ها با پدر و مادرشون راحت باشند و
تمام حرفهایشان را بزنند تو خونه ما مامان و بابای من خیلی ما رو نصیحت می کردند
که همیشه حواستون جمع همه چی باشد و همیشه در همه موارد مارو آگاه می کردند
و همیشه سعی می کردند ما رو آدمهای قوی بار بیاورند من و خواهرم و برادرم طوری
بود و الان هم همین طوری هستیم که تمام اتفاقاتی که در مدرسه می افتاد رو واسه
مامان و بابام تعریف می کردیم الان هم که جایی می رویم و برمی گردی در مورد
موضوعات روزمون صحبت می کنیم خوب ما طوری بودیم که سالها دور از فامیل بودیم
و اون شهرهایی که زندگی می کردیم فقط دوستان خانوادگی داشتیم و واسه همین
من و خواهرو برادرم با مامانم و بابام خیلی به هم وابسته و منسجم بودیم راستی
دست گل ات درد نکند عشق مهربونم که انقدر موضوع مهمی را که معضل جامعه
است را عنوان کردی ولی باید فکر اساسی شد وقتی امثالی مثل سعید طوسی
باید به خاطر کارهای زشتشون باید مجازات شوند نه تبرعه و امثال آن مرد بی شرم
دیگه جرات نکنند ولی متاسفانه درد های جامعه روز به روز بیشتر میشود خدا رحم کند
:: برچسبها:
دلنوشته فراق,